داستان این سریال در رابطه با اشتباهات یک شاهدخت به نام "بین" است؛ شاهدختی که یک "اِلف" به عنوان همراه به نام "الفو" و یک دیو شخصی هم به نام "لوسی" دارد. البته به لیست موجودات عجیب و غریب این مجموعه، جادوگران، شبح‌ها، هارپی‌ها، ایمپ‌ها، ترول‌ها، شیرماهی‌ها و چندین و چند موجود عجیب الخلقه دیگر را نیز اضافه کنید...

چندصد سال قبل، نسل انسان می رفت که توسط غول ها نابود بشه. غول هایی به ارتفاع ساختمان های چند طبقه، که ظاهرا قابلیت تفکر ندارن و از انسان ها تغذیه می کنند، و بدتر از همه اینکه اینکار رو ظاهرا فقط بخاطر لذتش می کنن نه برای رفع گرسنگی. درصد کمی از انسان ها با کشیدن دیوارهایی بسیار بلند، بسیار بلندتر از بزرگترین غول ها، دور خودشون توی شهری زنده موندن. حالا به زمان حال میایم. الان صد ساله که شهر هیچ غولی رو به خودش ندیده. اما ناگهان یه روز، ارن نوجوون و خواهر ناتنیش میکا با منظره ی وحشتناکی روبرو می شن؛ منظره ی نابود شدن دیوار توسط یه غول فوق العاده بزرگ که یه دفعه پیداش شد. با ریختن دیوار و وارد شدن غول های کوچک تر به شهر، دو بچه می بینن که یه غول مادرشون رو زنده زنده می خوره. ارن قسم می خوره که تک تک غول ها رو می کشه و انتقام بشریت رو ازشون می گیره.

سیمپسون ها به صورت قسمت های مجزّا و معمولاً بدون دنباله ارائه می شود. اما به طور کلی، موضوع آن درباره خانواده ای آمریکائی از طبقه کارگر است که سعی می شود نماینده طیف وسیعی از جامعه آمریکا باشد.

ماجراجویی های یک پدر مجرد بهمراه خانواده ی عجیبش در آلاسکا ....

یک پسر جوان آزتک توسط خدایان از مرگ نجات یافته و به عنوان "قهرمان بشریت" انتخاب می شود ، مجبور می شود بی علاقگی خود را نسبت به همنوع خود کنار بگذارد و توانایی های بشریت را در یک مبارزه ثابت کند ...

همونطور که از اسمش مشخصه در مورده یه پدر امریکایی به نام Stan Smith هست که در CIA کار میکنه و اکثرا در توهم توطئه به سر میبره و کاراش خیلی خنده داره , زن و یک دختر و یک پسر داره و یک موجود فضایی که دور از چشم CIA توی خونه اش نگه داشته و ازش محافظت میکنه , و یک ماهی که سازمان CIA مغز یک اسکی باز معروف آلمانی رو توی سرش گذاشتن و ماهیه حرف میزنه و خلاصه داستانی داره...

داستان این سریال انیمیشن در مورد "کارمن سندیگو" می باشد که یکی از بهترین دزدهای جهان است و او فقط از دزدان دیگر سرقت می کند...

همبرگر فروشی باب در واقع یه مرکز خانوادگیه که در واقع متعلق به تمام خانواده ی باب هستش و اونا ادارش می کنن. همبرگر های باب واقعا خیلی خوشمزن و مشخصه که خوشمزه تر ار از سایر روقبای خودش هست . اما...

هیلدا ، داستان ماجراجویی کودکی شجاع با موهای آبی را به تصویر می‎کشد. او از خانه‎اش که در طبیعتی وسیع و جادویی بوده و پر از الف‎ها و غول‎ها می‎باشد ، به شهری شلوغ به نام ترول‎برگ سفر می‎کند و با دوستانی جدید و موجوداتی مرموز مواجه می‎شود که از آنچه فکر می‎کرده خطرناک‎ترهستند و...

گروهی از اهالی جنوب سعی دارند به رویای زندگی آمریکایی برسند .